Let your warm hand be a refuge for my hand
And let the light of your eyes be a luminous book that brightens my night
Let the voice I hear be yours, whispering to me as if it were my song
And let the fragrance of your words be like the scent of narcissus and wild rose
Let the love in my song be sung with a joyful heart
And let our singing together be for us to become one forever
Fill the night with stars, and renew the brilliance of your piercing gaze
Let our eyes meet like loving hearts, like lovers once again
How beautiful is the grace of your form, how sweet the kisses from your lips
And how precious is your embrace, which always remains my refuge
which always remains my refuge
From the canvas of your love, until the last moment of life
I will not leave you, even if a chance to stray comes
Fill the night with stars, and renew the brilliance of your piercing gaze
Let our eyes meet like loving hearts, like lovers once again
How beautiful is the grace of your form, how sweet the kisses from your lips
And how precious is your embrace, which always remains my refuge
which always remains my refuge.
Arabic Translation
دع يدك الدافئة تكون ملجأً ليدي
ودع نور عينيك يكون كتابًا مضيئًا يسلّي ليلي
ليكن الصوت الذي أسمعه صوتك، يهمس لي كأنه أغنيتي
ودع عبير كلماتك يكون كعطر النرجس والنسرين
دع غزل أغنيتي يُغنّى بقلبٍ سعيد
ودع غناءنا معًا يكون لأجل أن نصبح سوية للأبد
املأ الليل بالنجوم، وجدد بريق عيونك
ودع عيوننا تتلاقى كقلوب عاشقة، كحبيبين من جديد
ما أجمل نعومة قامتك، وما أجمل القُبل من فمك
وما أطيب حضنك الذي يظل دائمًا ملجئي
الذي يظل دائمًا ملجئي
من على لوحة حبك، حتى آخر لحظةٍ في العمر
لن أبتعد عنك، حتى لو أتيحت لي فرصة الابتعاد
املأ الليل بالنجوم، وجدد بريق نظراتك الثاقبة
ودع عيوننا تتلاقى كقلوب عاشقة، كحبيبين من جديد
ما أجمل نعومة قامتك، وما أجمل القُبل من فمك
وما أطيب حضنك الذي يظل دائمًا ملجئي
الذي يظل دائمًا ملجئي
Persian Lyrics
بذار که دست گرم تو پناه دست من باشه
بذار که فانوس چشمات کتاب شب شکن باشه
صدا فقط صدای تو ترانه مو زمزمه کن
بذار عطره واژهات نرگس و نسترن باشه
بذار غزل ترانهام و با یه دل خوش بخونم
بذار هم آواز ما واسه یکی شدن باشه
شب پر از ستاره کن تیغ نگات تازه کن
بذار میون چشمامون یه جنگه تنبهتن باشه
چه خوبه نازه تن تو چه خوبه بوسیدنه تو
چه خوبه آغوشت عزیز همیشه جایه من باشه
همیشه جایه من باشه
از رویه بوم عشق تو تا آخرین لحظهی عمر
نمیپرم حتی اگر فرصت پر زدن باشه
شب رو پر از ستاره کن تیغ نگاهت تازه کن
بزار میونه چشمامون یه جنگ تنبهتن باشه
چه خوبه نازه تن تو چه خوبه بوسیدن تو
چه خوبه آغوشت عزیز همیشه جایه من باشه
همیشه جایه من باشه
Standard
بگذار دستِ گرمِ تو پناهِ دستِ من باشد
بگذار فانوسِ چشمانت کتابی برای شکستنِ شب باشد
صدا فقط صدایِ تو باشد، که ترانهام را زمزمه کند
بگذار عطرِ واژگانَت همچون نرگس و نسترن باشد
بگذار غزلِ ترانهام را با دلی شاد بخوانم
بگذار همآواییِ ما برای یگانگی باشد
شب را پر از ستاره کن، تیزی نگاهت را تازه کن
بگذار میانِ چشمانِ ما نبردی تنبهتن باشد
چه نیکوست نازِ پیکرت، چه نیکوست بوسهات
چه خوش است آغوشِ عزیزت که همیشه جایگاهِ من باشد
همیشه جایگاهِ من باشد…
از روی بومِ عشقِ تو تا واپسین لحظهی عمر
نخواهم پرید، حتی اگر فرصتِ پرواز باشد
شب را پر از ستاره کن، تیزی نگاهت را تازه کن
بگذار میانِ چشمانِ ما نبردی تنبهتن باشد
چه نیکوست نازِ پیکرت، چه نیکوست بوسهات
چه خوش است آغوشِ عزیزت که همیشه جایگاهِ من باشد
همیشه جایگاهِ من باشد…
Discover more from Garden of Translation
Subscribe to get the latest posts sent to your email.
 
			 
			 
			 
			